آرامگاه کوروش فارس
در این مقاله از معرفی جاهای دیدنی ایران به سراغ جاذبه های بسیار زیبای فارس یعنی آرامگاه کوروش بزرگ می رویم. در ادامه با تاپ تراول همراه باشید…
آرامگاه کوروش بزرگ مقبره کوروش دوم هخامنشی ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر می باشد. این بنا دارای معماری منحصر به فردی است و در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخ های پاسارگاد قرار دارد. این بنا از همه سوی دشت مرغاب قابل مشاهده است به ویژه اگر از سمت جنوب غربی از راه باستانی بگذریم و از تنگه بلاغی وارد دشت شویم، اولین چیزی که خواهیم دید آرامگاه کوروش است. این بنا در میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
آرامگاه کوروش تنها بنایی در پاسارگاد است که توصیف آن در منابع یونانی آمدهاست.از قدیمیترین توصیفهای مربوط به آرامگاه کوروش میتوان به توصیف اریستوبولوس، یکی از همراهان اسکندر مقدونی در لشکرکشیاش به قلمرو هخامنشیان نام برد که توسط آریان در کتاب آناباسیس اسکندر بدین شکل ثبت شدهاست: قسمتهای پایینی آرامگاه از سنگهایی تشکیل شده بود که به شکل مربع بریده شده بودند و در کل یک قاعده مستطیلی شکل را تشکیل میدادند. بالای آرامگاه یک اتاق سنگی بود که یک سقف و یک در داشت و به قدری باریک بود که یک مرد کوتاه قد بهسختی میتوانست داخل اتاق شود.
در داخل اتاق یک تابوت طلایی وجود داشت که پیکر کوروش را در داخل آن قرار داده بودند. یک نیمکت نیز با پایههایی از طلا در کنار تابوت قرار داشت. یک پرده بابلی پوشش آن (احتمالاً نیمکت) بود و کف اتاق نیز با فرش پوشانده شده بود. یک شنل آستیندار و سایر لباسهای بابلی روی آن قرار داشتند. شلوارها و جامههای مادی در اتاق یافت میشد، بعضی تیره و بعضی به رنگهای دیگر بودند. گردنبند، شمشیر، گوشوارههای سنگی با تزیینات طلا و یک میز نیز در اتاق بودند. تابوت کوروش بین میز و نیمکت قرار داشت. در محوطه آرامگاه یک ساختمان کوچک برای روحانیون وجود داشت که وظیفه نگهداری آرامگاه کوروش را بر عهده داشتند.
طبق نوشته های یونانی کوروش در سال ۵۲۹ پیش از میلاد به قبایل سکاها در آسیای مرکزی (شمال شرق ایران) حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد. وی را در این مقبره دفن کردند.
مشخصات بنا
آرامگاه کوروش در گوشه جنوبی محوطهای جا دارد که زمانی بوستان شاهی پاسارگاد بودهاست و از سنگهای آهکی سفیدی که به زردی متمایل است و احتمالاً از معدن سیوند تأمین شدهاست، بنا شدهاست. ساختمان آرامگاه دو هزار و پانصد سال در برابر عوامل مخرب طبیعی و غیرطبیعی پایداری کردهاست و هنوز در دشت پاسارگاد پابرجاست. قاعده یا زیربنای اصلی آن سکویی است سنگی که طرح آن یک مربع مستطیل است. این ساختمان از دو قسمت کاملاً متمایز تشکیل شدهاست؛ یک سکوی سنگی شش پلهای، و یک اتاق با سقف شیروانی بر فراز پله ششم.
ارتفاع کلی بنا اندکی بیش از ۱۱ متر است. سکوی اول — که پلهٔ اول را تشکیل میدهد — ۱۶۵ سانتیمتر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتیمتر آن در اصل نتراشیده و پنهان بودهاست، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً ۱۰۵ سانتیمتر ارتفاع داشتهاست. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است.
دیواره تاق مقبره ستبر است و تا ۱٫۵ متر ضخامت دارد و از چهار ردیف سنگ نیک تراشیده، درست شدهاست. ردیفهای اول و دوم بلندتر از ردیف سوم و چهارماند و در ضلع شمال غربی ظاهراً دری دو لنگه که کشویی باز میشد، وجود میداشت که اینک از بین رفتهاست. مدخل کنونی ۷۸ سانتیمتر پهنا و ۱۴۰ سانتیمتر بلندی دارد و آستانه آن نیز عمیق است. در هر یک از دو گوشه آستانهٔ کوچک، یک فرورفتگی برای پاشنه درها درست کردهاند و شیارهایی افقی به عمق ۱۶ سانتیمتر در یک سمت و ده سانتی متر در سمتی دیگر، تا دو لنگه در هنگام بازشدن در آنها راه یابند و جای گیرند.
در پیشانی اتاق آرامگاه یعنی در مثلث بالای درگاه، یک گل بسیار آراسته نقش کرده بودند که امروز تنها نیمی از آن، آن هم به صورت بسیار ضعیف باقیماندهاست. این نقش به تصویر خورشید میماند و با توجه به اینکه ایرانیان نام کوروش را با خورشید تطابق داده بودند، این گل خورشیدی نماد و مظهر شخص کوروش و نمودار مقام روحانی او نزد ایرانیان بودهاست.
سقف آرامگاه از درون صاف و سادهاست ولی از بیرون شیروانی شکل است و شیب دو طرفهٔ ان به شکل عدد هشت است. این سقف از دو سنگ گران پیکر ساخته شدهاست که بر روی آن یک سنگ هرمی قرار دارد. بر روی آن، سنگ بالای سقف جای میداشت، که اکنون موجود نیست. گمان میرود که طبق سنت هخامنشی، برای سبک شدن و بهتر جابهجا کردن سنگهای گران، داخل سقف را گود کردهاند. فرصتالدوله شیرازی به وجود فضای خالی میان سقف درون و سقف شیببامی بیرون پی بردهبود و آن را محل دفن مرده دانسته بود.
سقف آن [آرامگاه] از طرف بیرون شیب بامی است ولی از درون مسطح است. لهذا از پشت این سقف مسطح اندرون تا زیر مقعر سقف بیرون مجوف [=خالی] است به شکل مثلث و آن جا محل دفن مرده بوده و در زمانهای گذشته پشت بام را سوراخ کرده و سنگ هایش را شکستهاند. بعضی از اهالی که از آنجا بالا رفته، آن دخمه را دیدهاند، مذکور بودند که در آن تابوت از سنگ نهادهاند و مرده در آن تابوت بوده. اکنون جسد هبا منثور است (مثل غبار پراکنده است).
کسانی که در قرن نوزدهم از آرامگاه بازدید کردهاند و مشاهداتشان را ثبت کردهاند، سخن از ستونهای دور آرامگاه کوروش راندهاند. لیک در حال حاضر اثری از این ستونها و سایر بناهای اطراف آرامگاه نماندهاست. برای نمونه فرانتس هاینریش وایسباخ محقق و خاورشناس آلمانی که در اواخر قرن نوزدهم میلادی از پاسارگاد بازدید کردهاست و شرحی از بناهای موجود در پاسارگاد نوشتهاست، توصیفی به شرح زیر از ستونهای دور آرامگاه کوروش دادهاست:
سه طرف آرامگاه را ۲۲ ستون احاطه کردهاند. اثراتی از دیواری دو لایه که ستونها را احاطه کردهاست دیده میشود. طول هر یک از ردیف ستونهایی که مقابل هم قرار گرفتهاند ۳۰ متر و طول ردیف ستونهایی که به این دو ردیف عمود است ۳۲ متر است. طول دو ردیف مقابل هم از دیوار داخلی ۳۵ متر و طول بخش دیگر از دیوار داخلی ۴۲ متر است. در اینکه دیوار خارجی از ابتدا وجود داشتهاست، شک و تردید هست. دیوار خارجی دیوار عظیمی است که باقیماندههایی از یک دروازه بدان تکیه کردهاست.
دربارهٔ منشأ سبک معماریِ بنا نظرات متفاوتی ابراز شدهاست. بهرام فرهوشی در مورد پوشش خرپشتهای روی آرامگاه کوروش نوشتهاست که گورهای آریائیانی که نخستین بار به سیلک آمدهاند نیز به همین ترتیب پوشانده شدهاست و این میرساند که هنوز نخستین پادشاهان هخامنشی آرامگاههای خود را بنابر رسم قدیم و به طوری که در نواحی باران خیز شمال ایرانزمین معمول بوده میساختند.
کتیبههای آرامگاه در منابع یونانی
آریان، استرابون و پلوتارک به تفصیل از مقبرهٔ کوروش سخن راندهاند. آریان نوشتهاست که روی آرامگاه کوروش نوشتهای به خط میخی پارسی باستان وجود داشت به این مضمون:
ای انسان. من کوروش پسر کمبوجیه هستم، که شاهنشاهی پارس را بنیاد کردم و شاه (کل) آسیا بودم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر.
این نوشته با اختلاف بسیار کمی توسط استرابون و پلوتارک نیز نقل شدهاست. داندامایف معتقد است که جملهٔ «بر من رشک مبر» بهوضوح دلالت دارد بر اینکه کتیبهٔ مزبور از آرامگاه کوروش اخذ نشدهاست، بلکه مولود افکار و خیالات واهی و بیاساس یونانیان است.به گفتهٔ وی در هیچیک از کتیبههای هخامنشیان نظیر چنین مطلبی دیده نمیشود ولی از طرف دیگر «رشک میبرم» غالباً بر سنگ آرامگاههای یونانی دیده میشود.
وانگهی به نظر داندامایف اصلاً این عبارات مخالف تصور پارسیان قرن ششم (پیش از میلاد) دربارهٔ ناپایداری و عدم ثبات عظمت و بزرگی زمین است، در حالیکه مولفان یونانی برای این مطلب اهمیت خاصی قائلاند. داندامایف در نهایت نتیجه میگیرد که از آنجایی که اغلب مؤلفان یونانی دربارهٔ کتیبههای منقوش بر روی مقبره کوروش مطالبی نگاشتهاند، بر روی آرامگاه کوروش در پاسارگاد در واقع کتیبههایی وجود داشته است؛ ولی این کتیبهها اولاً مضمونشان نوع دیگری بوده است و در ثانی امکان دارد که آنها در زمان کوروش تهیه نشده باشند، بلکه بعد از مرگ وی در دوران شاهنشاهی داریوش تدوین یافته باشند، زیرا معمولاً کتیبههای سنگهای آرامگاه پس از مرگ تنظیم میگردد.
سرگذشت آرامگاه
در حمله اسکندر مقدونی یکی از مقدونیها در این آرامگاه را شکسته و اشیا آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانده بود. اسکندر دستور داد آرامگاه کوروش را مرمت کنند. هکل و یاردلی با اشاره به مرمت آرامگاه و نقل قولی از پلوتارک مبنی بر مجازات عاملان تعارض به آرامگاه مینویسند که هدف اسکندر از این کار علاقه شخصی او به کوروش و حرکتی خیراندیشانه/سیاسی بود تا بتواند خود را جانشین مشروع کوروش و هخامنشیان معرفی کند.از وضعیت آرامگاه در دورههای اشکانی و ساسانی اطلاع چندانی در دست نیست.
در دوران اتابکان فارس به دست سعد بن زنگی در سال ۶۲۰ یا ۶۲۱ق با استفاده از ستونها و سنگهای کاخهای پاسارگاد، مسجد جامعی در پیرامون آرامگاه ساخته و محرابی نیز بر سنگ درون اتاق آرامگاه حجاری شد. در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به هنگام جشنهای دوهزار و پانصد ساله سنگها به کاخها منتقل شدند.
در دوره اسلامی تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبود و از سوی دیگر مردم هم ساخت بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشریت میدانستند و به سلیمان که طبق عقاید اسلامی، دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است، نسبت میدادند. بههمین جهت آرامگاه کوروش بزرگ را هم از بناهای سلیمان میشمردند و آنرا به مادر او منسوب میکردند و «مشهد مادر سلیمان» میخواندند. نخستین شخصی که دریافت مشهد مادر سلیمان همان آرامگاه کوروش بزرگ است که نویسندگان اروپای باستان از آن نام بردهاند، رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی (~ ۱۲۳۳ق) از پاسارگاد دیدن کرده بود.
بازسازی آرامگاه
این آرامگاه دو بار، یکی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بار دوم بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ خورشیدی مرمت و بازسازی شده است. بازسازیهای انجام گرفته در سال ۱۳۵۰ بیشتر به منظور آمادهسازی آرامگاه کوروش جهت برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بود.
مجموعه میراث جهانی پاسارگاد
مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعهای از سازههای باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفتهاست.این مجموعه دربرگیرنده ساختمانهایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، آتشکده پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، سنگ نگاره انسان بالدار،دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است.
گستردگی بناها و کاخ ها بسیار زیاد بوده به نحوی که برای بازدید از همه آنها به چندین ساعت زمان نیاز است، فاصله بناها از همدیگر در مقیاس کیلومتر بوده و به همین دلیل مسیرهای آسفالتی در میان کاخ ها پیش بینی شده که بازدیدکنندگان با اتلاف وقت کمتری موفق به بازدید محوطه شوند.
این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبتشده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخصهای فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.
امکانات رفاهی آرامگاه کوروش
امکانات رفاهی کامل وجود دارد و در نزدیکی مجموعه پاسارگاد هتل و اقامتگاههایی نیز در دسترس هستند.
موقعیت مکانی آرامگاه کوروش
مجموعه تاریخی میراث جهانی پاسارگاد مربوط به دوره کورش (559-530 ق.م) در135 کیلومتری شیراز، شهرستان سعادت شهر، بخش هخامنش، روستای مادر سلیمان واقع شده است.
شهرستان پاسارگاد در مسیر جاده تهران شیراز واقع شده و فاصله این شهرستان تا شیراز حدود ۱۰۰ کیلومتر در مسیر جاده اتوبان می باشد. به دلیل قرار گرفتن شهرستان پاسارگاد در مسیر جاده تهران -شیراز تمامی اتوبوس های ترمینال جنوب ، غرب و آزادی که به سمت شیراز حرکت می نمایند از سعادت شهر عبور می کنند.